اوروجلوق آیی

مبارک اوروجلوق آیی­نین یئتیشمه ­سینی بوتون وطنداشلارا، قلمداشلارا و موسلمانلارا تبریک دئییر، معنوی اوغورلار دیله ­ییر و هامی عزیزلردن خیر دعا اومورام.

حؤرمتله : اکبر حمیدی علیار

 

اوروجلوق آیی

اي كؤنول غفلتده ياتما دوركي قالخماق واختي­دير

جان قوشون معنا سماسيندا بوراخماق واختي­دير

 

بير اووشدور گؤزلرين قوي ييرتيلا اؤرتوكلري

وارليغا، دونيايه آيدين گؤزله باخماق واختي­دير

 

عيبي يوخ گر اشتباهلار، سهولر تونقاللاشيب

توبه آدلي كيبريتي تونقالدا چاخماق واختي­دير

 

جان بويانميش جوربه جور سولغون، ياراشماز رنگلره

حق بوياغين بو بوياقلار اوسته ياخماق واختي­دير

 

دوم-دورو سو قالسا گر بير يئرده بيرگون كيفله­نير

دور چاليش، آختار، ايز آچ دريايه آخماق واختي­دير

 

شوق ايله بير سيلكه­لن، روحين ده قوي يونگوللشه

دارجا كؤهنه­لميش قابيغدان ايندي چيخماق واختي­دير

 

يول اينام، مركب عمل، مين سورگونن قالما دالي

معرفت بايراغين ،اوغلان، عرشه تاخماق واختي­دير

 

یالله "علیار "واخت كئچر، گؤزله قاچيرما فرصتي

قاچ كي نور كرواني يوللاندي.. قاريخماق واختي­دير.

 

معدن مس سونگون کرمان

تنها سهم مردم آذربايجان از معدن سونگون كشته شدن در زير چرخ هاي تريلي هايي هست كه وظيفه شان آباد كردن كرمان است.

از سال 1355 که قرار شد شرکت مس سونگون ورزقان، زیر لوای شركت ملي صنايع مس ايران قرار گیرد، سی و پنج سالی می گذرد.

گذر سال های متمادی، تأثیر مثبت چندانی بر منطقه ای که این کان در آن واقع شده، نداشت. مردم منطقه کم کم به دیدن چهره های نا آشنا و سیه چرده ی جنوبی عادت کردند و با کمبود آب و آلودگی های هوایی اش، خود را سازگار ساختند.

  اکنون نیز مس سونگون، شرکتی که در حال حاضر 40 درصد ذخیره ی مس کشور را دارا است و دومین استخراج کننده ی مس در سطح کشور می باشد، نه تنها پیشرفت و توسعه ای را برای مردمش حاصل نکرده بلکه هر روزی که می گذرد، بیش تر آن ها را به سمت محرومیت و مهاجرت سوق می دهد و در مقابل، مردم جنوب کشور را روز به روز مرفه تر می گرداند!
 تا 22 تیر 85، سونگون همانی بود که قرار بود باشد. اما سفر هیئت دولت به استان آذربایجان شرقی و قرار گرفتن "احداث کارخانه ی ذوب و پالایشگاه مس کاتد در محل معدن مس سونگون و توسعه ی معدن مس سونگون با سه هزار میلیارد ریال سرمایه گذاری" به عنوان یکی از 70 مصوبه ی سفر استانی، خوشایند مردم منطقه و مدیران استانی شد؛ چرا که امید آن می رفت تا ورزقان و منطقه ی آذربایجان، آن گونه که در حقیقت است، قطب صنعت کشور باشد.

طرح توسعه ی مس سونگون، ایجاد کارخانه ی فاز دوم تغلیظ، کارخانه ی ذوب، ‌واحد پالایش دویست هزار تنی و کارخانه ی اسیدسازی را شامل می شد که با عملیاتی شدن آن، کنسانتره ی مس تولیدی سونگون به کرمان انتقال نمی یافت و شاید این همانی است که نباید تحقق یابد تا هم چنان کرمان در میدان توسعه یکه تازی کند؛ چرا که این طرح، با گذشت بیش از پنج سال از تصویبش، هنوز که هنوز است اجرایی نشده تا معادلات پیش بینی شده ی استانی برای توسعه ی این منطقه بر هم بخورد.

پس لرزه های اجرایی نشدن طرح مذکور، اواخر اردی بهشت 88 میان استاندار آذربایجان شرقی و مدیرعامل شركت ملي صنايع مس ايران اتفاق افتاد.
 احمد علیرضا بیگی که از سردمداری دست های پشت پرده در عدم اجرای چنین برنامه هایی گلایه داشت، در برابر مدیرعامل شركت ملي صنايع مس ايران ایستاد. او با انتقاد شدید از جبهه گیری شركت ملي صنايع مس ايران، علت خارج شدن درآمد شرکت مس سونگون از این مجموعه و هزینه ی آن در جاهای دیگر را جویا شد.
 
 نزدیک دو سال از روزی که این درگیری لفظی اتفاق افتاد و در پی آن، مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس ایران اظهار کرد: «مرا به خاطر عملکرد ضعیف مدیران قبل سرزنش نکنید»، می گذرد. اگر آن روزها مردم این خطه از ایران زمین درصدی نسبت به این جمله ی مدیرعامل باور یافتند، امروز دیگر برایشان ثابت شده که این مدیر نیز چون مدیران سابق مجموعه یا چندان اختیاری در اجرا و مدیریت ندارد یا او نیز دوست ندارد سهم آذربایجان به مردمش برسد تا مگر...
 اما با ساده ترین مقایسه ها نتایج قابل توجهی به دست می آید که به راحتی می توان چرایی موضوع را حدس زد.

 • روستای سونگون که در نزدیکی این معدن قرار داشت، با مرور زمان و به علت آسیب های وارده ی ناشی از فعالیت این کان، خالی از سکنه شد.
 • 40 درصد خوراک مس سرچشمه ی ایران توسط مس سونگون تأمین می شود و این در حالی است که مدیران استانی و مسؤولان مربوطه به صورت مداوم، تقاضای ارائه ی تسهیلات واقعی را دارند و نتیجه ی حاصله به سمت کرمان، بلوکه می شود!


  کرمان با استفاده ی مستقیم از منابع درآمدی معادن مس سرچشمه و مس بابک و بهره مندی غیر مستقیم از مس سونگون، باشگاه های ورزشی مجهزی را در اکثر شهرهای بزرگ و کوچکش ایجاد کرده و در آن ها سرمایه گذاری های میلیاردی انجام می دهد. در قبال این عملکرد، چند سال پیش تنها برای این که صدای اعتراض مردم و مسؤولان آذربایجان شرقی خاموش گردد، باشگاهی با نام مس سونگون تأسیس شد که تیم بسیار ضعیفی با کم ترین بنیه ی مالی در ورزقان شروع به کار کرد. باشگاهی که اعتبار سالانه ی اختصاص یافته به آن حتی نمی تواند با هزینه ی ماهانه ی یکی از باشگاه های کرمانی مقایسه شود.

 این بی انضباطی مالی در حالی صورت گرفته که پشتکار و علاقه ی مردم تبریز و جوانان آن نسبت به ورزش در دفعات مکرر بر همگان اثبات شده است. تیم های فوتبال تراکتورسازی، شهرداری، ماشین سازی و... گواه این مسئله می باشد. اما در قبال آن و با سرمایه گذاری های هنگفتی که بر تیم های فوتبال مس سرچشمه، مس رفسنجان و... انجام شده، هیچ حرکت و پیشرفت قابل توجهی در این تیم ها دیده نمی شود.

 • بیش از 30 سال، زمان سپری شده از روزهایی که معدن مس سونگون دوباره آغاز به استخراج کرد؛ آن روزها مهندسان و کاردانان پایتخت نشین و جنوبی آمدند تا کارها پیش رود. آن روزها درصد کارگران بومی حتی یک به صد نبود چه رسد به مهندسان و ناظرانش! امروز نیز تنها برخی از کارگران این معدن بزرگ را بومیان تشکیل می دهند.


 اما سؤالی که پیش می آید این است: چرا در این سی و چند سال نیروهای بومی، برای این کار پرورش نیافته؟ چه قصدی از عدم آموزش کارگر و مهندس متخصص بومی وجود دارد؟ آیا دلیل کار مذکور جز این است که شرکت ملی صنایع مس ایران که در 12 تیر 1351 با عنوان شركت سهامی معادن مس سرچشمه ی كرمان تشکیل شد، دوست دارد که صنعت مس کشور ابتدا در انحصار کرمان و سپس پایتخت باشد؟
 • مسئله ی دیگر، گردش های مالی شرکت مس سونگون آذربایجان است که مشخص نیست در کدام بانک ها انجام می شود؟ بانک های استانی یا بانک های جنوب و پایتخت؟ اخیرا مدیر عامل شرکت مس سونگون از گردش مالی و سپرده گذاری 50 میلیارد تومانی شرکت مس در بانک های استان خبر داده بود. موضوعی که همین مسوول در جلسه ای خصوصی آن را تکذیب کرده است!
 • تمام این مسائل را که به کناری بگذاریم، آنچه بیش از همه مردم منطقه و مدیران استانی را می آزارد، آسیب های شدید زیست محیطی ای است که بر این خطه تحمیل شده است. حکایت مردم ورزقان و منطقه ی قره داغ همان حکایت «آش نخورده و دهان سوخته» است. برداشت های مالی، سرمایه گذاری های کلان و هر آنچه مزیت است، نصیب جنوبی ها و تهرانی جماعت شده و دودش به خورد مردم منطقه داده می شود.

 گونه های زیست محیطی ای که در اثر آلودگی های ناشی از معدن در معرض انقراض قرار می گیرند، حامیان و مدافعان محیط زیست را به شدت گران کرده است.


 از سوی دیگر نیز حدود یک سوم ذخیره ی آبی سد ستارخان که هم اکنون در مس سونگون استفاده می شود، به طور کامل جوابگوی بخش کشاورزی منطقه است.

 حالا این سؤال پیش می آید که چه لزومی به فعالیت این معدن در منطقه وجود دارد؟ چرا بار دیگر این باید آذربایجان شرقی باشد که مورد ظلم قرار می گیرد؟ اگر قرار است که منطقه ی آذربایجان همیشه پله ای برای دیگر شهرهای کشور باشد و خودش با وجود پتانسیل های بالقوه و بالفعلی که دارد، عقب مانده تر از سایر استان های مشابه به حیات خود ادامه دهد، این اعمال بی تدبیری ها تا چه زمانی مردم منطقه را آزار خوهد داد؟

ایلاهی! (زلیم خان)

ایلاهی! (زلیم خان)

 

بیر میللت دیر، بیر تورپاق دیر، بیر وطن

اوتای نه دیر، بو تای نه دیر، ایلاهی؟!

هر طرفه پای وئریبلر حسرتی

او پای نه دیر، بو پای نه دیر، ایلاهی؟!
 

عئینی باغدیر، عئینی باغچا، عئینی بار

عئینی سازدیر، عئینی کامان، عئینی تار

اورتالیقدا دمیر حاسار، لای دیوار

او لای نه دیر، بو لای نه دیر، ایلاهی؟!

 
اوستوموزدن آجی یئل کیم، اسن کیم؟

کسیلن بیز، کسدیرن کیم، کسن کیم؟

آمان قارداش دء من کیمم، دء سن کیم؟

او های نه دیر، بو های نه دیر، ایلاهی؟!

 
میلله ته باخ دمیر توردان بویلانیر

دیری ائودن، اؤلو گوردان بویلانیر

یئتدی بوردان، یئتمیش اوردان بویلانیر

او سای نه دیر، بو سای نه دیر، ایلاهی؟!

 
هانسی باشدیر، هانسی بدن، بیلینمز

پارالانسا وارمی وطن، بیلینمز

اوردا اؤلن، بوردا ایتن، بیلینمز

او وای نه دیر، بو وای نه دیر، ایلاهی؟!

 
بای اولماسین، قاری دوشمان بای اولدو

چوخ عؤمورلر نیسگیللره پای اولدو

ایکی یاندا گؤز یاشیمیز چای اولدو

او چای نه دیر، بو چای نه دیر ایلاهی؟!

 
بو صؤحبتی اورتالیغا کیم سالیب؟

بو حسرتی اورتالیغا کیم سالیب؟

اوتای نه دیر، بو تای نه دیر، ایلاهی؟!

او درد نه دیر، بو وای نه دیر، ایلاهی؟!

 
(زلیم خان یعقوب- تبریز،ایول1993)

سونامی نمک دریاچه ارومیه

سونامی نمک در راه است

 
 

نخستین عکس ها از اولین توفان های نمک دریاچه ارومیه


با خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه ، توفان های مرگبار نمکی پدیده آینده بخش های بزرگی از کشور خواهد شد.پدیده ای که اولین نشانه های آن اخیراً بروز کرده است.

در همین باره یکی از سایت های محلی استان آذربایجان غربی ، تصاویری را منتشر کرده است که نشان می دهد اولین توفان های نمکی دریاچه ارومیه در حال شکل گیری هستند. البته توفان های تازه تولد یافته ، در حوزه جغرافیایی محدودی عمل می کنند اما آن طور که آینا نیوز نوشته با توجه به اینکه نمک محلول در آب دریاچه نه به تدریج که با خشک شدن کامل آن به صورت ناگهانی و سونامی وار سربرخواهد آورد (به دلیل انباشت نمک در گودترین قسمتهای دریاچه که هنوز مقداری آب دارند و این رطوبت فعلاً مانع حرکت نمک می شود)، هیچ تمهید ضرب الاجلی نخواهد توانست جلوی حرکت چند صد کیلومتری آن را بگیرد و به دلیل جهت وزش باد از غرب به شرق، استان آذربایجان غربی کمترین آسیب را از این بلای طبیعی خواهد دید و به ترتیب استانهای آذربایجان شرقی، زنجان،قزوین،کردستان و حتی تهران نیز تا حدودی در معرض این توفانها هستند.حادثه ای شبیه و البته بسیار ویرانگرتر از ریزگردهای عربی که همه ساله در فصل گرما از کشورهای عربی و صحرای عربستان به سمت ایران روان می شوند.

تصاویر زیر ، اولین هشدارها نسبت به فاجعه ای است که با خشک شدن کامل دریاچه ارومیه ، از سواحل این دریاچه تا خود تهران را در خواهد نوردید. آخرین فرصت ها برای نجات دریاچه ارومیه و به تبع آن نجات دهها میلیون انسان از مصیبت قریب الوقوع ریزگردهای نمکی ، به سرعت در حال سپری شدن هستند.



سونامی نمک آغاز شد اما همت مسئولان برا نجات دریاچه اورومیه خیر! با دیدن این تصاویر اهمیت موضوع برای هر شخصی روشن میشود اما متاسفانه مسئولان استانی و کشوری در خواب خرگوشی به سر میبرند یا بهتر بگویم خود را به خواب زده اند!
در جایی که برای انتقال آب به کویر هزینه 2000000000000 تومانی(2هزار میلیارد) در نظر گرفته میشود این که بگوییم مسئولان از خطرات این سونامی نمک آگاه نیستند یا خود را به خواب زده اند اصلا درست جلوه نمیکند! بلکه باید گفت عده ای آگاهانه و با برنامه برای تخریب محیط زیست آذربایجان در تلاشند.
هنوز از خاطرمان نرفته حرف های آن نماینده مجلس را که گفته بود: دریاچه خشک می شود که بشود! مردم آذربایجان کوچ کنند!
آیا خود این نماینده حاظر است از زادگاه خود بالاجبار کوچانده شود؟!

حال باید دید پاسخ مسئولان به آغاز سونامی نمک چیست؟!

توهم آریایی

آريايي, واژه اي موهوم, نژادي ساختگي, سياستي استعماري

اشاره : يكي از بزرگترين علل مرگ و بدبختي در جهان عصرما, پديده اي بنام نژاد پرستي يا راسياليزم بوده كه با آنكه مردم به عواقب شوم آن آگاهند هنوز از ميان نرفته و يكي از مسايل حياتي زمان ما را تشكيل مي دهد. در اين نوشته اين پديده را از اواخر قرن نوزده بررسي كرده و همچنين به ناسيوناليسم افراطي پارسي آريايي كه هديه غربيان به رضاخان بود مي پردازيم…

ناسيوناليسم و نژاد گرايي:

با آغاز موج فتوحات استعماري اروپاييان در قرن 19 ميلادي مسئله نژاد گرايي وسيله اي براي توجيه تسلط و استثمار بود. در واقعه قصد اصلي نژاد گرايان تلقين و اثبات اين مسئله بود و است كه “نژادهاي بشري داراي استعدادها و توانايي هاي ذهني و اجتماعي گوناگون و نابرابري هستند. برخي از نژادها از نظر زيستي ضعيف تر از ساير نژادها مي باشند و توانايي تشكيل و حفظ جوامع متمدن و متجدد را در سطح عالي ندارند, و تنها نژادهاي برترند كه توانايي و لياقت حكومت كردن را در جهت خير و صلاح عمومي و پيشبرد تمدن را دارند. نژادهاي ضعيف تر از انجام اين كار عاجزند.”

غربي ها با لباس علمي پوشاندن به اين نظريه واهي اين امكان را براي استعمارگران فراهم كردند تا اقدامات وحشيانه خود در قتل و غارت مردم مستعمرات را توجيه نمايند.

ادامه نوشته

دغدغه اصلی مسئولان استان تراکتور است نه دریاچه ارومیه!

رضا کهولی در گفتگو با نصرنیوز:

مسئول مرکز نخبگان شهید فهمیده شمال غرب کشور گفت: متاسفانه مسئولان ارشد اجرایی استان به جای پرداختن به موضوعات با اهمیتی همچون بحران دریاچه ارومیه، حمایت از تیم فوتبال تراکتورسازی را در اولویت برنامه هی خود قرار داده اند!

رضا کهولی در حاشیه بازدید از غرفه نصرنیوز در اولین نمایشگاه رسانه های دیجیتال در گفتگو با خبرنگار نصرنیوز در رابطه با بحران اکولوژیکی دریاچه ارومیه افزود: افزایش بودجه به تنهایی نخواهد توانست کمکی به دریاچه ارومیه کند به دلیل اینکه رویکردها و مدیریت های نادرست هستند که دریاچه ارومیه را به این روز انداخته اند و تا رویکردها و نحوه مدیریت اصلاح نشود، نخواهیم توانست کار مفیدی برای نجات دریاچه ارومیه انجام دهیم.
وی افزود: همه باید مسئولیت شان را در قبال این دریاچه قبول کنند.

دغدغه اصلی مسئولان نجات دریاچه ارومیه نیست
رضا کهولی ادامه داد: متاسفانه دغدغه اصلی مسئولان ارشد استان ما نجات دریاچه ارومیه نیست بلکه موضوعاتی مانند تیم های ورزشی و بعضی موضوعات حاشیه ای است.
وی خاطرنشان کرد: باید به هر موضوعی متناسب با درجه اهمیت آن ارزش داده شود.
کهولی افزود: موفقیت تیم تراکتورسازی برای همه ما مهم است اما نه به اندازه دریاچه ارومیه که آینده ما را تحت تاثیر قرار می دهد.
وی با ابراز تاسف گفت: هنوز بعضی ها اهمیت این موضوع را درک نکرده اند.

سازمان بازرسی وارد عمل شود
مسئول مرکز نخبگان شهید فهمیده شمال غرب کشور خواستار ورود سازمان بازرسی به موضوع بحران دریاچه ارومیه شد و گفت: سازمان بازرسی باید بطور دقیق عملکرد مسئولان در این حوزه را ارزیابی کرده و به مردم گزارش کند.
کهولی ادامه داد: متاسفانه مجلس گذشته هم عملکردی منفعلانه و غیر قابل قبولی در رابطه با دریاچه داشت به طوری که نگاه های گروهی بر نگاه های ملی غلبه داشت.
وی ادامه داد: اگر مجلس مقتدر بود باید با استیضاح وزیر نیرو به دولت می فهماند که موضوع دریاچه ارومیه چقدر مهم و حیاتی است؛ آن وقت بود که طرفدران محیط زیست می توانستند امیدوار باشند که مسئولان دارند کارهایی برای نجات دریاچه ارومیه انجام می دهند.

هنوز برخی مسئولان ما مفهوم سونامی نمک را درک نکرده اند
کهولی همچنین در پاسخ به این سوال که چرا مسئولان آذربایجان غربی بیشتر پیگیر موضع هستند تا مسئولان آذربایجان شرقی؟ گفت: مردم و مسئولان آذربایجان غربی به این دلیل بیشتر پی گیرند که هر وقت از شهرشان خارج می شوند با چشمشان به عینه مرگ زندگی آینده شان را می بینند. اما مسئولان ما شاید خیلی وقت است که دریاچه را از نزدیک ندیده اند.
وی اضافه کرد: متاسفانه هنوز برخی مسئولان ما مفهوم سونامی نمک را درک نکرده اند. ما یک روز گرد و غبار عراق را نمی توانیم تحمل کنیم، تصور کنید فردا اگر به جای این گرد ریزگردهای  نمک بیاید چکار خواهیم کرد؟

مسئولان باید باز خواست شوند
کهولی نقش موضوعات فرهنگی و رسانه ها را در این موضوع بسیار مهم خواند و گفت: در رسانه ها مسئولان می آیند و تنها از خود و عملکردشان در قبال دریاچه ارومیه دفاع می کنند در حالی که متهم اصلی به وجود آمدن این وضعیت همان مسئولان هستند.
وی افزود: مسئول اصلی این وضعیت من هستم که وظیفه ام را درست انجام نداده ام، مسئول اصلی مدیری است که تنها به فکر حفظ میز خود بوده اینها باید بازخواست شوند وگرنه با این وعده وعیدهای توخالی کاری نمی توان از پیش برد.

مسئولان اشتباهاتشان را بپذیرند
کهولی ادامه داد: باید فضا را به سویی ببریم که اشتباه های صورت گرفته از طرف خودمان را قبول کنیم. مسئولان باید قدری از میزهایشان فاصله بگیرند و به این فکر کنند که فرزندانشان در آینده از آنها خواهد پرسید بابا پس دریاچه ارومیه کجاست؟ مگر تو مسئول نبودی؟ باید به این سوال تاریخی فکر کنیم که پس از میلیون ها سال که این دریاچه حیات داشته ما داریم در یک حماسه بزرگ آن را خشک می کنیم!

دریاچه ای که در سکوت ما به خاطره ها می پیوندد.

سال 77 بود یکی از روزهای قشنگ بهاری. با اینکه سال هاست از آن روز می گذرد اما لحظه به لحظه اش را به خاطر می آورم دانش آموز دوره پنجم ابتدایی بودم با ذوق و شوق ،کنجکاو و علاقمند به ثبت لحظه ها.

برای ما هم دیدن آنچه در کتابها خوانده بودیم بسیار هیجان انگیز بود.
روز موعود فرا رسید، ما رسیدیم به جایی که حتی قبلا در آرزوها و تخیلات  دور و دراز خود نیز تصور نمی کردیم که اینجا باشیم. ابتدا به چهره ی بچه ها که می نگریستم شور و شعف خاصی در چهره شان موج می زد، گویا عظمت دریاچه را که می دیدند خود را در مقابل این همه عظمت هیچ می پنداشتند، اندکی که گذشت شیطنت های کودکانه خودشان را شروع کردند و به روی هم آب پاشیدند و به جاهایی که ممنوع بود پا گذاشتند که با اعتراض مسئولان همراه می شد؛ همه اینها را می دیدم اما به فکر شیطنت نبودم من باید بهترین گزارش بازدید را می نوشتم.

دنبال کلماتی بودم تا گوشه ای از این عظمت را بر روی کاغذ بیاورم اما عظمت و شکوه این دریاچه در قالب کلمات اندکی که می توانستم بر روی کاغذ بیاورم نمی گنجید، زبان قاصر بود از بیان آن همه شکوه، این همه عزت، این همه زیبایی! و این سیاحت شد یکی از بهترین خاطرات دوران کودکی ام که همیشه در خاطرم ماند و جاوید شد.
چهارده سال از آن  روز گذشت... توانستم بعد این همه سال به یاد آن روز بیاد ماندنی به قشنگی خاطره ای که در ذهنم نقش بسته بود سری به دریاچه ارومیه بزنم، دریاچه ای که بخشی از کودکی خود را در آنجا جا گذاشته بودم، به یاد قشنگی های آن روز دوست داشتم تمام خاطرات برایم دوباره از نو تداعی شود. اما صحنه ای که دیدم برایم فراتر از تصور بود، هیچ شباهتی به آنچه از آن در ذهن خود داشتم نداشت؛  14 سال قبل اگر کلمه ای نمی یافتم تا عظمت و شکوه این دریاچه را توصیف کنم، اکنون کلمه ای نمی یافتم تا تاسف و تاثر خودم را بیان کنم.

اگر 14 سال قبل رنگ آبی دریاچه در چشمان منعکس می شد وغرق در احساسات می شدم، اکنون اشک در چشمانم حلقه زده بود. اثری از قشنگی لحظه ها و خاطراتم نبود. روی دریاچه می شد راه رفت و نمک ها را دید. چه  لحظات سختی بود نمی دانستم خواب است یا بیداری واقعیت است یا توهم. نمی دانستم گریه کنم یا تمام نیروی چشمانم را برای ثبت این تصاویر بگزارم.
 تازه می فهمیدم چه می گویند و چرا از این بحران سخن می گویند...

                                                                                                     سهیلا عباسپور

شور و شوق آذربایجانی ها قبل از آغاز فینال


یوروویژن نماد پیشرفت آذربایجان

عکس هایی از آوردن کاپ یوروویژن به کریستال هال باکو

یاشاسین آذربایجان

اینم عکس پرچم مقدس و خوشرنگ آذربایجان شمالی بر روی کاپ یوروویژن

پروژه خشکاندن دریاچه اورمیه ( فاز آماده سازی افکار عمومی) شروع شد

دریاچه اورمیه از نقشه ایران حذف شد

اخبار ساعت 21 کانال یک صدا و سیما در بخش هواشناسی نقشه ای بدون دریاچه ی اورمیه به تصویر کشید. برای اولین بار ، 2 خرداد کانال یک صدا و سیمای ایران در بخش هواشناسی اخبار ساعت 21 این شبکه نقشه ای بدون دریاچه ی اورمیه به تصویر کشید.

 

(ج.ا) ایران بار دیگر به صورت مذبوحانه تصمیم خود را برای خشکاندن دریاچه ی اورمیه و نابودی آذربایجان نشان داد.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                         

البته این دسیسه چینی پروژه ای بلند مدت است، زیرا ما عکس دریاچه اورومیه را بر روی اسکناس های 5هزار تومانی نیز مشاهده نمیکنیم و این موضوع نشان از برنامه ریزی فاشیست ها برای خشکاندن عروس آذربایجان است



اویان آذربایجان اویان...

آخرین تصاویر از یورو ویژن

سلام دوستان با گزارش تصویری لحظه به لحظه از یورو ویژن آپ دیت هستم امیدوارم لذت ببرید.

هر دقیقه یوروویژنین یئنی شکیللرینن آپ دیت اولونور، فخر ایله غرورلا باخین

آذربایجانین شوهرتی و آدی داها قات قات دونیاده اوجالیر

بقیه عکس ها در ادامه مطلب.  شکیللرین قالانی مطلب اوزانتیسیندا



ادامه نوشته

Eurovision "Odlar Yurdu"nda

Əsrlər boyu qəlbimizdə məhəbbətlə yoğurduğumuz atəşi nəsillərdən-nəsillərə ötürdük. Könlümüzə hərarət verən odu, şəffaflıq, əmin-amanlıq və sülhsevərliyi təcəssüm etdirən Günəş və ulduzları sehrli naxışlara köçürərək mədəniyyət incilərimizdə əks etdirdik.

Çoxsaylı arxeoloji və memarlıq abidələri, qədim daş kitabələr, qayaüstü rəsmlər, əlyazmalar, bənzərsiz və zəngin musiqi parçaları, o cümlədən ecazkar muğam, əsrlərin dərinliklərindən bizə miras qalmış xalça naxışları, dünya muzeylərində öz layiqli yerini tutmuş yüzlərlə maddi və mənəvi nümunələrimiz qədim “Odlar Yurdu”nun dünya mədəniyyətinə verdiyi əvəzsiz töhfələrdir. Müsəlman Şərqində ilk dünyəvi teatr, ilk opera və ilk balet, ilk Elmlər Akademiyası məhz Azərbaycanda yaradılıb.
 

Qəlbimizi isidən bu hissləri insanlarla paylaşdıq

Qəlbimizi isidən bu hissləri müxtəlif dillərdə danışan, müxtəlif dinlərə, fərqli mədəniyyət və ənənələrə mənsub olan insanlarla paylaşdıq.

Azərbaycanda əsrlər boyu müxtəlif dillərdə danışan, müxtəlif dinlərə, fərqli mədəniyyət və ənənələrə mənsub olan insanlar yaşayıb. Və əlbəttə, bu torpağa qədəm qoyan hər kəs tarixin nəfəsini, mədəniyyətlərin və sivilizasiyaların özəlliyini, ötən əsrlərin varlığını burada hiss edir.  


ادامه نوشته

این روزها آذربایجان شمالی حال و هوای دگر دارد

یوروویژن 2012 در باکو در حال اجراست و چهره این شهر بسیار زیباتر از پیش شده است.

مخصوصا گروه هایی از جوانان که با لباس های آذربایجانی در بین مردم حضور یافته اند زیبایی های باکو را دو صد چندان کرده اند.

با دیدن این تصاویر می توان به این نکته پی برد که چرا بعضی ها چشم دیدن پیشرفت آذربایجان شمالی را ندارند.


1 خرداد نجات دریاچه ارومیه

آذربایجان 1 خرداد برای دریاچه ارومیه به پا خواهد خواست


بنا بر گزارشهای دریافتی , دقایقی پیش بعد از چندین روز مذاکره بین فعالین حرکت ملی و عموم ملت , بیانیه ای منتشر گردید که از مردم اورمیه خواسته شده است 1 خرداد در سالگرد قیام خرداد 85 ساعت 6 بعد از ظهر در حمایت از دریاچه اورمیه راهپیمایی مدنی برگزار کنند 

در این بیانیه آمده است براساس گزارش یونیپ برنامه محیط زیست سازمان ملل سال 2013 آخرین سال حیات عروس آذربایجان است لذا با توجه به بحرانی بودن شرایط دریاچه و بی توجهی حاکمان با برگزاری راهپیمایی مدنی صدای خود را به جهانیان برسانیم 
 
همچنین در این بیانیه ساعت 18 یکم خرداد ماه خیابانهای امام و عطایی اورمیه به
عنوان زمان و مکان فریاد دریاچه اورمیه اعلام گردیده است 
 
لازم بذکر است براساس گزارش های رسیده فعالان مدنی دیگر شهرها خصوصا شهرهای تبریز سولدوز قوشاچای ماکو اردبیل مغان زنجان نیز در حال آماده شدن میباشند. در تمامی شهرها ساعت 6 عصر مراکز شهرها

 خدا حافظ آذربایجان

       خدا حافظ آذربایجان

دریاچه ارومیه زیستگاه انواع جانوران آبزی طی سالهای اخیر بیش از 60 درصد منابع آبی خود را از دست داده است و به شوره زار تبدیل شده است . به اعتقاد كارشناسان محیط زیست این دریاچه طی سالهای آینده به طور كامل خشك خواهد شد . آن ها سوء مدیریت در زمینه سیاستهای آبرسانی و تخریب رودخانه های بالا دست را از مهمترین علل كاهش شدید منابع آبی دریاچه ارومیه می دانند .

بر اساس این گزارش دو سال پیش برخی مردم محلی بخش مهمی از درامد خود را از راه تور های مسافرتی برای گردشگران دریاچه ارومیه به دست می آوردند . ولی از زمانی كه خشكسالی دریاچه ارومیه تشدید شده و شوری آب این دریاچه به شدت افزایش یافته است قایق ها تنها 10 دقیقه قادر به حركت در دریاچه هستند و بنا براین آن ها این شغل را به زودی از دست خواهند داد .
ادامه نوشته